۱۳۸۸ فروردین ۲۵, سه‌شنبه

خط تو خط

یه مدتی که دیگه تلفنا خط تو خط نمی شن ولی این پست من به خاطر فشار زیاد امتحان آناتومی که چند شب بی خوابی را بر جسم نحیفم تحمیل کرد و در آخر در موقع اعلام نتایج چشمم راگریان کرد و به علت قاطی شدن راههای عصبی این عالم گرامی کمی خط تو خط شده لطفا بدون هیچ ببخشی تحمل نمایید:


خط1:


سلام خوبید؟


جونم براتون بگه من و آرمان و علی بابا در کمال سعادت و سلامت مشغول سرکشی به نقاط گوناگون دانشکده بودیم هوا ابری و بس لطیف بود ناگهان علی بابا چشمش روز بد دید و غار 40 دزد لاکان را کشف کرد. (لاکان از محله های خارج شهر رشت در این مکان مقدس قرار است ساختمان آینده دانشکده بنا شودShark Island )


البته طبق اعترافات بعدی خود علی بابا معلوم شد قبلا به این غار سر زده بوده


علی بابا با دیدن غار گل از گلش شکفت ولی ناگهان متعجب گشت و گفت: نمیدانیم چه کسی موتور این را در وسط خیابان ریخته است خدایش نیامرزد


در این لحظه ناگهان شیطانDarth Vader(شما بخوانید آرمان36_1_51.gif) طرحی نو از آستین در کرد و علی بیچاره رو فریفت تا وارد غار شود (محض مسخره بازی)


حتما الان می پرسید غار چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


ما در دانشکده پدیده ای داریم آسانسور نام که در گذشته کاربردش جا به جایی آدم بین طبقات بوده ولی در این اواخر به عنوان تونل وحشت استفاده می شد چون بسیار می لرزیدTornado البته بعد از تعمیرات اساسی که بعد عید صورت گرفت مدتی است از کار افتاده است.


خط2:


الو الو .....


من اینجا چی می کنم ؟


این چرا خط تو خط شد؟


خوب اشکال نداره باهاتون کار داشتم


من و آرمان الان تو کافی نت نشستیم یهو خانم گ از ناحیه خلفی فوقانی کافی نت به سمت من پیشروی می کنن وتا منو صدا می کنن 2 زاری کج من می افته که می خوان در مورد تاریخ امتحان آناتومی (همونی که منو به این روز انداخت) تبادل فضل کنیم  و قرار در مورد عدم تغییر زمان امتحان با هم توافق کنیم خلاصه برای صحبت چون کافی نت جای صحبت نیست رفتیم بیرون که یهو...


خط3:


الو الو...من جوجوامتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.com


خط1:


الو؟


یهو کجا رفتید؟


خوب جونم براتون بگه منو آرمان بیرون بودیم و علی بابا داخل اتاقک آسانسور بود دگمه رو زد و در رو بست یهو با کمال تعجب دیدیم رفت بالا منو آرمان کف کردیمتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.com آخه این وقتی موتورش سرجاش بود همیشه خراب بود ولی ظاهرا بدون موتور بهتر راه می ره خلاصه من و آرمان 5 دقیقه منتظر شدیم تا دوباره آسانسور برگرده ولی هرچی دگمه رو زدیم نیومد گفتیم حتما علی بابا در رو باز گذاشته پس از راه زمینی راهی سفر کافی نتتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.com شدیم


خط2:


الووووووووووووووووووووووووو


دارم حرف می زنما برا خودتون می رید اگه نمی خواید بشنوید چرا وقت منو می گیریدعصبانی؟


داشتم می گفتم رفتیم بیرون که ناگهان یه صدای گفت شـــــهـــــــــاب شـــــــــــــــــــــــــــــــهـــــــــــــــــــــــــاب من پیش خودم گفتم بازم این پیک حقTrooper Pumping Gasمنو با یوزارسیفتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.com اشتباه گرفته یا شایدم خط الهی هم خط تو خط شده خلاصه در این افکار بودم که صدا دوباره گفت شهاب من اینجام صدا از پشت سرم بود برگشتم دیدم پشت سرم آسانسور کمی که دقت کردم دیدم صدای علی باباست گفتم چیه گفت رمز در یادم رفته نگو بعد عیدتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.com رمز رو از کنجدکنجد باز شو بومی سازی کردن و گفتن الوالومن جوجوام...


خلاصه پس از ساعتی کارکنان الافتصاوير متحرك ، ياهو ، زيباسازی وبلاگ ، بهاربيست             www.bahar-20.com خدمات دانشکده با دستگیره اضطراری در رو باز کردن و علی بابا مثل یه قهرمان جنگ از غار خارج شد و همان جا عهد کرد دیگر الوالو من جوجوام را فراموش نکند


خط3:


الو الو کمک کنین کمک


ما 40 دزدیم تو پست سفرنامه اصفهان تو آزاد راه قم-کاشان گیر افتادیم کمک کنین


الو الو .....


شعر نداره چون زیر همین یه پست ادبی گذاستم جای شعر اگه خیلی قشنگ نیست ببخشید


خیلی خوشحال می شم پست پایین رو هم بخونید


ضمنا پست امتحان بیو رو حذف کردم(چون خیلی تند بود)

خط تو خط

یه مدتی که دیگه تلفنا خط تو خط نمی شن ولی این پست من به خاطر فشار زیاد امتحان آناتومی که چند شب بی خوابی را بر جسم نحیفم تحمیل کرد و در آخر در موقع اعلام نتایج چشمم راگریان کرد و به علت قاطی شدن راههای عصبی این عالم گرامی کمی خط تو خط شده لطفا بدون هیچ ببخشی تحمل نمایید:


خط1:


سلام خوبید؟


جونم براتون بگه من و آرمان و علی بابا در کمال سعادت و سلامت مشغول سرکشی به نقاط گوناگون دانشکده بودیم هوا ابری و بس لطیف بود ناگهان علی بابا چشمش روز بد دید و غار 40 دزد لاکان را کشف کرد. (لاکان از محله های خارج شهر رشت در این مکان مقدس قرار است ساختمان آینده دانشکده بنا شودShark Island )


البته طبق اعترافات بعدی خود علی بابا معلوم شد قبلا به این غار سر زده بوده


علی بابا با دیدن غار گل از گلش شکفت ولی ناگهان متعجب گشت و گفت: نمیدانیم چه کسی موتور این را در وسط خیابان ریخته است خدایش نیامرزد


در این لحظه ناگهان شیطانDarth Vader(شما بخوانید آرمان36_1_51.gif) طرحی نو از آستین در کرد و علی بیچاره رو فریفت تا وارد غار شود (محض مسخره بازی)


حتما الان می پرسید غار چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


ما در دانشکده پدیده ای داریم آسانسور نام که در گذشته کاربردش جا به جایی آدم بین طبقات بوده ولی در این اواخر به عنوان تونل وحشت استفاده می شد چون بسیار می لرزیدTornado البته بعد از تعمیرات اساسی که بعد عید صورت گرفت مدتی است از کار افتاده است.


خط2:


الو الو .....


من اینجا چی می کنم ؟


این چرا خط تو خط شد؟


خوب اشکال نداره باهاتون کار داشتم


من و آرمان الان تو کافی نت نشستیم یهو خانم گ از ناحیه خلفی فوقانی کافی نت به سمت من پیشروی می کنن وتا منو صدا می کنن 2 زاری کج من می افته که می خوان در مورد تاریخ امتحان آناتومی (همونی که منو به این روز انداخت) تبادل فضل کنیم  و قرار در مورد عدم تغییر زمان امتحان با هم توافق کنیم خلاصه برای صحبت چون کافی نت جای صحبت نیست رفتیم بیرون که یهو...


خط3:


الو الو...من جوجوامتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.com


خط1:


الو؟


یهو کجا رفتید؟


خوب جونم براتون بگه منو آرمان بیرون بودیم و علی بابا داخل اتاقک آسانسور بود دگمه رو زد و در رو بست یهو با کمال تعجب دیدیم رفت بالا منو آرمان کف کردیمتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.com آخه این وقتی موتورش سرجاش بود همیشه خراب بود ولی ظاهرا بدون موتور بهتر راه می ره خلاصه من و آرمان 5 دقیقه منتظر شدیم تا دوباره آسانسور برگرده ولی هرچی دگمه رو زدیم نیومد گفتیم حتما علی بابا در رو باز گذاشته پس از راه زمینی راهی سفر کافی نتتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.com شدیم


خط2:


الووووووووووووووووووووووووو


دارم حرف می زنما برا خودتون می رید اگه نمی خواید بشنوید چرا وقت منو می گیریدعصبانی؟


داشتم می گفتم رفتیم بیرون که ناگهان یه صدای گفت شـــــهـــــــــاب شـــــــــــــــــــــــــــــــهـــــــــــــــــــــــــاب من پیش خودم گفتم بازم این پیک حقTrooper Pumping Gasمنو با یوزارسیفتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.com اشتباه گرفته یا شایدم خط الهی هم خط تو خط شده خلاصه در این افکار بودم که صدا دوباره گفت شهاب من اینجام صدا از پشت سرم بود برگشتم دیدم پشت سرم آسانسور کمی که دقت کردم دیدم صدای علی باباست گفتم چیه گفت رمز در یادم رفته نگو بعد عیدتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.com رمز رو از کنجدکنجد باز شو بومی سازی کردن و گفتن الوالومن جوجوام...


خلاصه پس از ساعتی کارکنان الافتصاوير متحرك ، ياهو ، زيباسازی وبلاگ ، بهاربيست             www.bahar-20.com خدمات دانشکده با دستگیره اضطراری در رو باز کردن و علی بابا مثل یه قهرمان جنگ از غار خارج شد و همان جا عهد کرد دیگر الوالو من جوجوام را فراموش نکند


خط3:


الو الو کمک کنین کمک


ما 40 دزدیم تو پست سفرنامه اصفهان تو آزاد راه قم-کاشان گیر افتادیم کمک کنین


الو الو .....


شعر نداره چون زیر همین یه پست ادبی گذاستم جای شعر اگه خیلی قشنگ نیست ببخشید


خیلی خوشحال می شم پست پایین رو هم بخونید


ضمنا پست امتحان بیو رو حذف کردم(چون خیلی تند بود)

خستم

پست قبلیم یکم تند بود برا همین اینو جاش گذاشتم شاید حق داشتم عصبانی ولی مطمئنا حق نداشتم اون قدر تند بنویسم:


ضمنا امیدوارم به خاطر پست قبلیم مهمان وسایر  همکلاسی هام دلخور نباشن


اگه نمی گم عذر می خوام خودتون به بزرگواریتون ببخشید ولی من در طول عمرم تقریبا هیچ وقت(به جز یه بار) عذر خواهی نکردم


خستم:


 


بعضی وقتا دلم می خواد داد بزنم بگم خستم از همه چیز و از همه کس


دل می خواهد پر بکشم مثل قاصدکا برم اون دور دورا اون جایی که دلم خالی و فکرم آزاد بود


اون جایی که نه غصه درسی هست و نه ترس از آینده


دلم می خود پر بکشم به کودکی


دلم می خواد با غنچه های بارون رو دامن ابر سرسره بازی کنم


دلم می خواد دست قطره رو بگیرمو آروم با هم برقصیمو وقتی هم داریم می رسیم به زمین. زمین منو محکم در آغوش بکشه


دلم می خواد قطره بارون با شمو رو صورت شاد پسرک که داره زیر بارون قدم می زنه بیوفتم یا تسکینی برا دل سوخته اونی باشم که الان از تاراحتی می خواد داد بزنه


دلم می خواد مثل پرتو خورشید بودم و همه رو شاد می کردم و از شاد بودنشون شاد می شدم


 


ولی خوب نمی شه


ولی بازم خوشحالم خیلی خوشحالم


اگر چه خستم اگر چه دلم می خواد داد بزنم ولی خوشحالم


چون هنوز روی پاهام واستادم و می گم می تونم


می گم کار غیر ممکن وجود نداره حتی اگه کندن کوه باشه


می گم ...


خیلی خستم ولی الان وقت بریدن نیست من کلی زحمت کشیدم تا به اینجا برسم پس بقیش هم می رم هرچند اگه تلخ باشه


10/4/2009                           23:32

خستم

پست قبلیم یکم تند بود برا همین اینو جاش گذاشتم شاید حق داشتم عصبانی ولی مطمئنا حق نداشتم اون قدر تند بنویسم:


ضمنا امیدوارم به خاطر پست قبلیم مهمان وسایر  همکلاسی هام دلخور نباشن


اگه نمی گم عذر می خوام خودتون به بزرگواریتون ببخشید ولی من در طول عمرم تقریبا هیچ وقت(به جز یه بار) عذر خواهی نکردم


خستم:


 


بعضی وقتا دلم می خواد داد بزنم بگم خستم از همه چیز و از همه کس


دل می خواهد پر بکشم مثل قاصدکا برم اون دور دورا اون جایی که دلم خالی و فکرم آزاد بود


اون جایی که نه غصه درسی هست و نه ترس از آینده


دلم می خود پر بکشم به کودکی


دلم می خواد با غنچه های بارون رو دامن ابر سرسره بازی کنم


دلم می خواد دست قطره رو بگیرمو آروم با هم برقصیمو وقتی هم داریم می رسیم به زمین. زمین منو محکم در آغوش بکشه


دلم می خواد قطره بارون با شمو رو صورت شاد پسرک که داره زیر بارون قدم می زنه بیوفتم یا تسکینی برا دل سوخته اونی باشم که الان از تاراحتی می خواد داد بزنه


دلم می خواد مثل پرتو خورشید بودم و همه رو شاد می کردم و از شاد بودنشون شاد می شدم


 


ولی خوب نمی شه


ولی بازم خوشحالم خیلی خوشحالم


اگر چه خستم اگر چه دلم می خواد داد بزنم ولی خوشحالم


چون هنوز روی پاهام واستادم و می گم می تونم


می گم کار غیر ممکن وجود نداره حتی اگه کندن کوه باشه


می گم ...


خیلی خستم ولی الان وقت بریدن نیست من کلی زحمت کشیدم تا به اینجا برسم پس بقیش هم می رم هرچند اگه تلخ باشه


10/4/2009                           23:32