۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

سلام

چون ساده تموم کردم ساده شروع می کنم
سلام
ایت که چرا تعطیل کردم چندتا دلیل ذاشت:
1. بلاگفا خیلی اذیت می کرد
2. دوستانم که بلاگ نویس نیستن و هم کلاسی ها و بعضا ... می خوندنش راحت نبودم
3. می خواستم ببینم کسایی که بهم سر می زنن مطالب واقعا براشون جالبه یا فقط چون من سر می زنم سر می زنن راستش کامنتاتون منو تحت تاثیر قرار داد به خودم امیدوار شدم
4. می خواستم اذیتتون کنم
بریم سراغ پست امروزم:
این کجا و اون کجا؟
راستش می خوام عملکرد 2 تا بسیج دانشجویی رو مایسه کنم
1. دانشکده انسانی که تو فاصله 200 متری از دانشگاه ماست:
پخش فیلم ترور حقیقت
دعوت از سر دبیر روزنامه جوان
2. دانشکده ما
برگزاری مسابقه دارت اونم مختلط
پخش فیلم شکست نا پذیر (در مورد کشتی کج)
راستش اگه من تو انسانی بودم مطمئنا تو بسیج نبودم و تا الان ستاره دار شده بود
تازشم روزی که سر دبیر جوان اومد ما مسابقه داشتیم و داور بودم و گرنه برا هوووووووووووووووو کردن می رفتم
به نظر شما هدف این آدمای تند روی خشک مقدس جز نابود کزدن اسلام و نظام چی می تونه باشه؟؟؟؟
----------------------------------------------
4 شنیه یه 88 ز من می پرسه شهاب چرا ریش نداری؟
می گم مگه چیه؟
مگه تو بسیجی نیستی
خب چه ربطی داره
راستش نمی دونم با این ملت چی کار کردن که خیال می کنن بسیجی ها شاخ دارن

۲۱ نظر:

يك دانشجوي پزشكي گفت...

سلام!جدی نمی دونم چی بگم!به هر حال به عنوان کسی که از غافلگیر کردن دیگران سورپرایز کردن خوشش میاد این بار خودم هم غافلگیر شدم!!!ولی خوشحالیم که می نویسین!وبلاگ جدید مبارک.

يك دانشجوي پزشكي گفت...

این که چرا تعیطیل کردی رو با این توضیحات درک می کنم!قانع شدم ولی 4 یعنی چی؟می خواستم اذیت کنم!دهه!(آیکون عصبانی!)
در مورد3 هم مگه شک داشتین؟
در مورد پست هم چی بگم!عجیب واقعا اینقدر تفاوت!4 پست هم چه ربطی به بسیج بودن داره؟!!!!!

يك دانشجوي پزشكي گفت...

بخشین چند تا کامنت گذاشتم این رو یادم رفت بگم لینکتون رو تغییر می دم.

يك دانشجوي پزشكي گفت...

آیکون شرمندگی!راستش یک مطلبی هم می خواستم عرض کنم شما می تونین نوشته های قبلیتون رو بیارین بلاگ اسپات البته اگردوست داشتین.

یاس سپید گفت...

سلام وبلاگ نو مبارک باشه! حالا ما چه کار کنیم؟ سر بزنیم؟

مونارك گفت...

سلام
چه خوب كخ بر گشتيد
خوب راستش منم فكر مي كنم بسيجي ها ريش دارن پيراهن مردونه و شلوار پلرچه اي مي پوشن
پيراهنشونم مي ندازن رو شلوارشون
شما اينجوري نيستيد عجيبه!
من مدل ديگه ايشو نديدم

ارمان گفت...

من تو رو میشناسم...اصلا نباید بر می گشتی...همون موقع دیدم بهت گفتم که یه بلاگ دیگه ساختی...من تو رو بزرگ کردم:))

شهاب گفت...

یک دانشجوی پزشکی عزیز:
ممنون خواهش می کنم شما 100 کامنت بذار
یاس سپید:
بلاگ خودته
مونارک:
ما تو دانشگاهمون بسیجی ها نه ریش دارن تازه جین هم می پوشن من نمونش
آرمان:
(عصبانی)

پرنسس گفت...

عجب پسری هستی تو! یعنی نمی دونستی که برا بقیه مهمی، یه چی می گم ولی جدی نگیر بچه های نمایشنامه ازم پرسیدن که میای یا نه دلشون برات تنگ شده. ولی من ازاسم جدیدی که باهاش نظر میذاری بیشتر خوشم میاد. خلاصه اینکه دستت درد نکنه که هنوز دوستات رو نمیشناسی.
راستی ما تو رو قبول داریم برادر اما به نظر من نسبت به بسیجی های دانشکده ی خودمون هم متفاوتی. اصلن داری حیف میشی تو بسیج ;) راستی اون پوستره چی شد؟؟؟؟

يك دانشجوي پزشكي گفت...

سلام.درابره آوردن مطالب
این پست رو بخونین
http://web3b.wordpress.com/2008/12/17/export-import-blogger-wordpress/

البته یکخورده سخت هست من هم تابحال این کار رو نکردم ولی به زحمتش می ارزه.
مشکلی داشتین از نویسنده همون وبلاگ بپرسین

شهریار شهر سنگستان گفت...

سلــــام
به به...
میبینم که دکتر ، خوب مارو اذیت میکنی ها ... :)
خوب کاری کردی نوشتن رو کنار نذاشتی ...

راستی ، منم وبلاگ جدید رو توی یه آدرس جدید راه انداختم ، ولی هنوز یکم دو دلم ...
موفق باشید

نیلوفرانه گفت...

خوشحالم که برگشتی :)

يك دانشجوي پزشكي گفت...

سلام.دکتر این دو پست توضیحاتی درباه استفاده از لباگر بوطر کلی دادند خواستین بخونین
http://sites.google.com/a/blogger-fa.com/wiki/rahnmay-farsy-sazy-pwsth-hay-blagr


وپست دوم
http://web3b.wordpress.com/2008/09/07/blogger-admin/

میشکا گفت...

eeeeeeeeeeeeeeee un yekio basti?

ناشناس گفت...

خيلي لوسيييييييييييييييي!!! وبلاگ جديد مبارك اميدوارم هر روز از قبل موفق تر باشي:)

دکتر سرحال گفت...

بی خبر می ری، بی خبر میای و بلاگ جدید می زنی؟
خیلی بدی، آیکون قهر! و زبون در اوردن!!

شهاب گفت...

پرنسس:
راستش بحث شناخدوستام نیود خواستم اگه خودمو به کسی تحمیل کردم در رم
در ضمن من شاگرد امثال مرتضی هستم حالا چون با اون برخورد نداری می گی من فرق دارم
یه دانشجوی ÷زشکی ممنون واقعا داشتن دوستای خوبی مثل تو باعث سر زندگی و شادی آدم می شه
شهریار :
ممنون
نیلو:
دلم نمی یاد ول کنم برم
میشکا:
از کجا ÷یدام کردی؟
نا شناس:
لطف داری من این همه نیستم
سرحال:
به قول خودم قهر کنی گریه می کنما
امکان نداشت تو رو بی خبر بذارم دوست قدیمی
ممنون از همتون که لطف کردین اومدین

خانومی گفت...

آخ جووووووووووون برگشتی... چه خوب کاری کردی که همسایه شدی... جوابتو تو کامنتدونی دادم. وقت کردی ببین.

کلک شید گفت...

خوشحالم که می نویسی...

پرم از التماس دعا زیاد...

مونارك گفت...

آپ نمي فرماييد؟

شهاب گفت...

خانومی:
ممنون سر زدی
راستش یکی از دلایل اصلی اینجا اومدن بلاگ تو بود
کلک شید:
محتاجم به دعا بیشتر